شرمنده دکتر!!!!

ساخت وبلاگ
20 ماهی هست که مادرم، طی این مدت صوت ها و کتاب ها و کارگاه های فرزندپروری را پیگیر بودم و چیزهای خوبی هم یادگرفتم الحمدلله. اما حالا می خواهم نکته ای را خواهرانه یادآور شوم که تجربه شخصی خودم هست. شنیده اید که می گویند:هیچ وقت خوبی بچتو رو جلو بقیه نگو! چون دقیقا برعکسش میشه:) من یک بند دیگر به این توصیه حکیمانه اضافه می کنم و آن این است که:هیچ وقت بدی و اذیت های بچت رو هم پیش بقیه نگو! چون رفع که نمیشه هیچ، اعصاب خودت هم از توصیه های رنگاوارنگ و نگاه های منفی دیگران به بچه خرد می شه.  می دانم اغلب آدم خسته می شود از بچه داری و شب بیداری و نق و نوق و قشقرق های مداوم و بدغذایی و...  بلاخره هرکس به چندین مشکل در حوزه پرورش فرزند دچار است، گفتنش هم ممکن است گاهی بقیه را با شما همدل کند و بگویند:آخی! تو عجب مادر طفلک و صبوری هستی و.... اما بقیه ی دیگری هم وجود دارند که فقط بلدند توصیه های بیخود بکنند و بعد هم نگاهشان نسبت به کودک تو منفی می شود."آره فلانی از بچگی همینجور غرغرو بود، از بچگی گریه هو بود و..."  البته بقیه ای هم هستند که همراهند و مرهم.  من خودم برای هر دو دسته ناله کرده ام دسته دوم را هنوز هم سراغشان می روم و از مشکل کودکم می گویم، چون می دانم اگر راه حلی بلد باشند دلسوزانه و آگاهانه در اختیار می گذارند و ضمن آن همدلی می کنند. اما دسته اول نه.... به تو برچسب مادر ناکارآمد بی تجربه می زنند و به بچه ات برچسب های مختلف و خود را دانای کل می دانند.  یادشان رفته از مادری خودشان، از مشکلات بچه ها... پس پیش هر کس نباید گفت این دردها را، این سختی ها را...  سکوت باید کرد تقریبا همه از بدخوابی پسر خبر دارند، هنوز هم ادامه دارد.  اما الان می د شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1402 ساعت: 4:37

قبل تر ها خیلی بیشتر گوش می دادم الان گزیده تر و کم تر آهنگ هایی که خیلی دوست داشتم را دوباره با او گوش می دادم، او می فهمید من چقدر کیف کرده ام که با او شریک شده ام شنیدنشان را... جاهایی که می مردم از ذوق به چشمانش نگاه می کردم و این یعنی:"نگا چقدر اینجاشو خوب میگه..." حالا اما خیلی خیلی کم تر حوصله شنیدن دارم دچار یک جور صدا بیزاری شده ام انگار مگر چطور آهنگی از فلان خواننده ی خیلی مورد علاقه ام باشم که گوش بدهم...  چند وقت پیش یکی از دوستانی که می دانم چیز بی خود نمی فرستد برایم آهنگی فرستاد از چاووشی... باز کردم و ای کاش باز نمی کردم که کشت مرا لحن و حس و متن و....  انگار چاووشی دفتر ترانه سرا را گرفته و دارد از روی شعر می خواند، آرام، شمرده اما با نهایت احساس حسی که به کلمات معنا می دهد... وقتی می گوید"یادم هست"  می فهمم چه یادآوری با جزئیاتی ... چه یاداوری عذاب آوری.... مشکل و دردی هم نداشته باشی گوش که میکنی وارد یک داستان می شوی... با تصویرهای واضح رنگی که او با صدا و لحنش می سازد.... آخ فلانی.... تکه دوم اهنگ که می گوید"هنوزم اون شبای... " امان از آهش، امان از خلوص احساسش....  اهنگ بین دو نیمه را اما اصلا دوست ندارم، حسم را بهم می ریزد، اصلا گاهی کامل رد می کنم و فقط نیمه دوم پر احساسش را گوش می کنم.  حالا تمام شما او هستید برای من با تمام ذوق و کیفی که کردم تقدیمتان می کنم. متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. (Wh شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 2:10

ما که رفتیم ولی خدا به داد دل معلمی برسد که قرار است سال بعد معلم این کلاس باشد 

36 نفر که فقط سه نفرشان حرف می فهمند

بقیه از نیمکت و تخته و سکوی کلاس اویزانند

صداهای وحشتناک و بلند، شوخی های زشت و زننده، کتک کاری و... 

من که امسال نتوانستم

خدا خودش هدایت کند این ها را

کشتند مرا... 

تمام روانم درد می کند 

#زنگ_اخر

#وسط_هفته

شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 2:10